زنان بااستعدادی که افتخارشان به نام مردان ثبت شد
به گزارش مجله هدیه، خبرنگاران: اثر ماتیلدا تعصب در برابر اذعان دستاورد های زنان در علم و دادن اعتبار آن به مردان است. آیا می دانستید که برادران لومیر اولین فیلمسازان تاریخ نبودند؟ آن ها فقط از صحنه های زندگی خود فیلمبرداری می کردند. ایده نوشتن متن نمایش و اجرای آن متعلق به به یک منشی معمولی به نام آلیس گای است. اما نام او فقط در میان هواداران وفادار سینما شناخته شده است. در این مطلب با زنان برجسته ای آشنا می شوید که نامشان تحت الشعاع نام مردان قرار گرفته است.
فانی مندلسون، برای برادرش آهنگسازی می کرد
فانی در سال 1805 متولد شد. او فرزند ارشد خانواده مندلسون بود. فانی نواختن موسیقی را با برادرش شروع کرند و در آن بسیار پیروز بود. او قطعات کوچکی می نوشت، آواز می خواند و پیانو و ویولن می نواخت. بهترین موسیقیدانان آلمان از استعداد فانی شگفت زده بودند و حتی گوته چند شعر برایش نوشت.
وقتی فانی 15 ساله شد، پدرش ساز زدن را برای او ممنوع نمود. فانی باید یک همسر و مادر نمونه می شد. اما او دور از چشم والدینش، آهنگسازی را ادامه داد و آن ها را فقط به برادرش نشان می داد و با نام او آن ها را منتشر می کرد. اما خوشبختانه ازدواج راه را برای فانی باز کرد.
همسرش ویلهلم از استعداد همسرش استقبال کرد و اصرار داشت کار موسیقی را ادامه دهد و حتی یک سالن موسیقی برای او افتتاح کرد؛ و در حالی که آهنگ هایش فانی فقط برای افراد کمی اجرا می کرد، آن ها را در بهترین سالن های کنسرت دنیا می نواختند. فلیکس مندلسون طوری از آثار خواهرش استفاده می کرد که انگار آثار او هستند. اما فانی، والدینش و البته فلیکس، مسئله ای با این موضوع نداشتند. آن ها معتقد بودند آهنگسازی کار زنان نیست.
خوانندگان باور نمی کردند که مری شلی رمان گوتیک فرانکشتاین را نوشته باشد
مری شلی به عنوان نویسنده ماجرایی درباره ویکتور فرانکشتاین که یک هیولای شِبه انسان ایجاد نموده بود، به تاریخ پیوست. اولین نسخه این رمان در سال 1818 ظاهر شد. علیرغم اینکه نام نویسنده روی آن نبود، خوانندگان فکر می کردند که این رمان اثر پرسی بیش شلی همسر مری است. مری در آن موقع 18 ساله بود و پرسی یک شاعر مشهور بود. این سوء تفاهم به این دلیل به وجود آمد که رمان به پدر مری، ویلیام گاودوین هدیه شده بود.
چاپ دوم این رمان به نام مری شلی منتشر شد. خوانندگان و منتقدان باور نمی کردند که یک زن جوانی بتواند چنین رمان گوتیک ترسناکی بنویسد. اما همه پیش نویس ها ثابت کردند که او این رمان را نوشته است. آن ها را مری نوشته بود و همسرش فقط کتاب او را ویرایش نموده بود.
نتی استیونز راز ژنتیک را کشف کرد، اما اعتبار آن به همکارش داده شد
نتی یکی از اولین متخصصان ژنتیک در دنیا بود. در شروع قرن بیستم، او روی حشرات مختلف تحقیقات ژنتیکی انجام می داد. نتی در حال مطالعه سوسک زرد آرد متوجه شد که کروموزوم ها هستند که جنسیت را معین می نمایند: نر ها کروموزوم XY و ماده ها کروموزوم XX دارند. استیونز به این نتیجه رسید که اسپرم است که جنسیت را معین می نماید، نه محیط، تغذیه مادر یا زمان بارداری.
در آن موقع ادموند ویلسون، محقق، تحقیقات مشابهی انجام می داد، اما مدت ها بعد از استیونز به این نتایج رسید. او حتی کارهایش را تحت تاثیر کشف نتی استیونز ویرایش کرد. در کمال تعجب، تمام اعتبار این کشف به دانشمند مرد داده شد. همکاران استیونز کشف او را جدی نگرفتند و او را فقط کارمند آزمایشگاه می دانستند.
ایده مونوپولی از مگ ربوده شد
مگی الیزابت در سال 1866 در آمریکا متولد شد. او یک بازی تخته ای به نام زمین دار Landlord ابداع کرد که پیشروی مونوپولی بود. هدف بازی نشان دادن این واقعیت بود که انحصار زمین تاثیر منفی روی جامعه دارد. بازی زمین دار به سرعت در میان دوستان الیزابت محبوب شد، بنابراین او این بازی را در سال 1903 ثبت کرد.
در سال 1921، حق ثبت اختراع به سرانجام رسید و مگی آن را تمدید نکرد. این بازی به سرعت محبوب شد و دانشجویان دانشگاه های مختلف نسخه هایی از آن را ساختند.
13 سال بعد، در دوران رکورد بزرگ، چارلز درو بازی مونوپولی را به ناشر بازی برادران پارکر ارائه داد که خیلی زود پرفروش ترین بازی آمریکا شد. مگی الیزابت بسیار عصبانی شد، اما همه حقوق بازی متعلق به چارلز درو بود. برادران پارکر برای جبران خسارت چند بازی دیگر که الیزابت ساخته بود را منتشر کرد.
آلیس گای یکی از اولین فیلمسازان دنیا بود
آلیس گای پیشگام سینمای فرانسه بود که بیش از 100 فیلم ساخت. او از منشی گری به مدیرهنری رسید و سپس بنیانگذار استویو سولاکس در نیویورک شد. آلیس فیلم های بسیار پیشرفته ای نسبت به شروع قرن بیستم ساخت. در فیلم های او، زنان برجسته بودند.
اما او تحت الشعاع همسرش نهاده شد. هربرت بلاش به عنوان رئیس استودیو سولاکس منصوب شد؛ و علیرغم اینکه آلیس استودیو را تاسیس کرد، همه روزنامه ها و پوستر ها نام هربرت را روی آن گذاشتند. همچنین اعتبار فیلم هایی که همسر بااستعدادش می ساخت، را او دریافت می کرد. گای پس از طلاق پیروز شد تمام اعتبار خود را پس بگیرد.
چرا کامی کلودل به آگوست رودن وابسته بود؟
با هم بودن آگوست رودن و کامی کلودل از بیرون عالی به نظر می رسد. کامی یک هنرجوی بااستعداد بود و رودن یک هنرمند مشهور. کامی مهارت شگفت انگیزی در خلق آثار به نحوی داشت که زنده به نظر برسند، اما منتقدان مطمئن بودند: یک زن نمی تواند چنین مجسمه شاهکاری بسازد.
کامی کار در کارگاه رودن را شروع کرد. او برای رودن همه چیز بود: دوست، مدل، عشق، اما همسرش نبود. چون رودن نمی توانست از همسرش، رزا جدا گردد. کلودل سایه این مرد مشهور شد. او از نظر اقتصادی به رودن وابسته بود، چون نمی توانست برای تهیه مواد اولیه آثارش پول تهیه کند و سرمایه گذاران علاقه ای نداشتند به یک زن برای هنرش پول بدهند.
منتقدان شباهت زیادی بین آثار آگوست و کامی پیدا کردند. او گفت که رودن ایده هایش را دزدیده و از استعداد او استفاده نموده است. بعد از آن کامی از رودن جدا گردد و به تنهایی در کارگاه خودش زندگی کرد.
لی کرزنر برای جکسون پولاک نقاشی می کشید
نام جکسون پولاک برای همه کسانی که هنر مدرن را دوست دارند، آشناست. اما افراد کمی درباره همسرش، لی کرزنر، شنیده اند که درواقع پولاک را مشهور کرد. آن ها در مهمانی اتحادیه هنرمندان آشنا شدند و خیلی زود، با یکدیگر زندگی کردند. لی سبک غیرمعمول جکسون را دوست داشت و تصمیم گرفت آن را امتحان کند و آثار او را در معرض عموم قرار دهد.
بعد از ازدواجشان، کرزنر کار هنری را متوقف کرد و یک زن خانه دار نمونه شد. او با صاحبان گالری ها مذاکره می کرد، نمایشگاه های پولاک را ترتیب می داد و از همسرش حمایت اقتصادی می کرد. نقاشی های پولاک فروش خوبی نداشت، او الکلی بود و افسرده شده بود. لی به همسرش تا جایی که می توانست یاری کرد و حتی برای کارش مواد اولیه می خرید.
به زودی، پولاک تکنیک مشهور قطره را خلق کرد. او فورا مشهور شد. مجله ها درباره او نوشتند، مستند هایی درباره اش فراوری شد و نقاشی هایش هر روز گران تر از قبل می شد. بعد از آن جکسون اغلب با زنان جوان دیده می شد. او در حادثه رانندگی و در حالت مستی درگذشت.
لی بعد از مرگ همسرش دوباره نقاشی را شروع کرد و به سرعت به هنرمند پیروزی تبدیل شد. حتی منتقدان او را یکی از چهره های اصلی هنر انتزاعی نامیدند.
برای مدت طولانی، عموم مردم لی را فقط به عنوان همسر پولاک می شناختند. در حالی که جکسون از ایده های لی در آثارش استفاده می کرد و اغلب لی کار های شوهرش را تمام می کرد و باعث می شد بهتر به نظر برسند.
اختراع آلیس بال را دزدیدند
در شروع قرن بیستم، زنان سیاه پوست در آمریکا تقریبا هیچ شانسی برای داشتن یک حرفه علمی نداشتند. اما آلیس بال خوش شانس بود. او فارغ التحصیل شیمی و داروسازی بود و در حال کار روی سرانجام نامه اش، به مطالعه خصوصیات گیاه کاوا پراخت که برای درمان جذام استفاده می شد. این گیاه به بیماری یاری می کرد، اما عوارض جانبی زیادی داشت.
آلیس توانست مواد مضر را از بین ببرد و درمان را بی خطر کند. او با کلرین در آزمایشگاه مسموم شد و در سن 24 سالگی درگذشت. رئیس دانشگاه هاوایی، جایی که آلیس کار می کرد، تحقیقات او را به نام خودش منتشر کرد. این درمان آنقدر موثر بود که چندین دهه استفاده می شد تا اینکه نسل جدید دارو ها ابداع شدند.
امیلی شیندلر و قهرمانی او فراموش شد
فهرست شیندلر استیون اسپیلبرگ اسکار بهترین فیلم سال 1994 را کسب کرد. این فیلم براساس ماجرای واقعی اسکار شیندلر بود که جان 1200 یهودی را در هولوکاست نجات داد. او توانست اعضای نازی را متقاعد کند که زندانیان اردوگاه های کار اجباری را برای کار در کارخانه اش احتیاج دارد. اما کمتر کسی می داند که امیلی، همسر اسکار، فقط همسر او نبود. او هم نقش فعالی در آزادسازی زندانیان از آشویتز داشت.
او به همراه همسرش، به نگهبانان اردوگاه کار اجباری رشوه می دادند تا مردم را برای کار به کارخانه شان ببرند. امیلی جواهراتش را فروخت تا برای زندانیان غذا و لباس تهیه کند. او از بیماران مراقبت می کرد و حتی تجهیزات پزشکی و دارو از بازار سیاه خرید.
منبع: brightside
منبع: برترین ها