روایت جولایی از پیکربندی زنجیره ادبیات فارسی، از اسطوره های کهن تا خلق ترجمه و رمان های چالش انگیز
به گزارش مجله هدیه، به گزارش خبرنگاران ، احمد جولایی در این نشست که امروز (25 مهر) به همت خانه کتاب و ادبیات ایران و همکاری سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس با اجرای محمود فرهنگ تشکیل شد، مطرح کرد: حلقه های ادبی با شکل گیری اسطوره ها پدیدار شدند. این حلقه ها میان ملت های مختلف بازه زمانی یکسانی را طی نکردند و در ایران فاصله حلقه سوم هزار سال و حلقه چهارم تنها پنجاه سال به طول انجامید.
این مدرس و پژوهشگر با تاکید بر اینکه یک ادیب مانند مخترع است که با واژگان مادری به سرآمدگی می رسد، ادامه داد: در ادبیات اسطوره ای نویسنده مشخصی وجود ندارد و شخصیت های داستان ها الهه گونه و ایمانی و اتقانی هستند.
جولایی با بیان اینکه در ادبیات اساطیری با شکل گیری آیین هایی چون قربانی کردن برای ایجاد ترحم در طبیعت یا دورماندن از خشم آن روبه رو می شویم، اضافه نمود: اساطیر دارای دو منشا گیاهی و حیوانی هستند که به عنوان نماد و مظهر به کار رفته اند. به عنوان نمونه نارسیس (نرگس) گیاهی است که می گویند دختری زیبا بوده که از ترس بدخواهان به زیرِ زمین رفته است.
وی گفت: شخصیت اسطوره ای زمان و مکان خاصی ندارد و فعال ما یشاء است. انسان در این دوره ادبی با واژه جمعیت و لشکر شمرده می گردد و ارزش چندانی ندارد.
این نویسنده و محقق ادبیات نمایشی مطرح نمود: دوره اساطیری فرسایش زیادی داشته و سابقه ادبیات اساطیری به 815 کرت اوستا می رسد. با ورود اسکندر و حکومت 90 ساله سلوکیان حکومت های ملوک الطوایفی شکل گرفتند و اسطوره های بزرگ کارکرد خود را از دست دادند. به تدریج احیای اوستا و نگارش زند و سپس ساده نویسی و عامه فهم ساختن آن با نگارش پازند را شاهد شدیم.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه شاهنامه فردوسی از معدود آثاری است که به ادبیات اسطوره ای ایران اشاره نموده است، گفت: در عین حال بخش اساطیری شاهنامه تنها 20 درصد مطالب آن را تشکیل می دهد؛ چراکه فردوسی در نقل اساطیر شتابزدگی داشته و یا بعضی اطلاعات به وی نرسیده است.
جولایی درباره رابطه نمایش های آیینی و اساطیر ایرانی مطرح نمود: نمایش ها به نوعی بازسازی اساطیر برای ایجاد ارتباط انسان میان اعمال و داشته هایش بوده است که بیشتر به تغییر فصل ها و بازسازی اتفاقات گذشته اشاره دارد. این اساطیر دارای ظرفیت بالای نمایشی هستند و با موسیقی و یا بدون موسیقی اجرا می شوند.
وی از افسانه به عنوان دومین حلقه ادبی یاد کرد و شرح داد: افسانه ها خرده فرهنگ هایی هستند که حول اسطوره شکل می گیرند و مرزی میان رمانس و واقعیت به شمار می فرایند. در این حلقه انسان به محیط اطراف خود آشناتر شده و شخصیت ها ضمن داشتن وجوه انسانی ترکیبی از انسان و اساطیر هستند. در این دوره انسان با فلسفه زندگی و مرگ نیز درگیر شده و با موضوعاتی چون پیداکردن راز خلقت، تولد، مرگ و زندگی پس از مرگ بسیار روبرو هستیم. شخصیت های افسانه ای میرا هستند؛ ولی عمری طولانی دارند؛ از حمایت نیروهای آشکار و پنهان متعددی بهره می گیرن؛ و گره های داستانی نیز اغلب ساده هستند. از نمونه این حلقه ادبی می توان به داستان های بخش پهلوانی شاهنامه و نیز هزار و یک شب، کلیله و دمنه و بسیاری کتاب های دیگر اشاره نمود.
غلبه قالب ادبی شعر در حلقه رمانس
جولایی از رمانس به عنوان حلقه سوم ادبی یاد کرد و گفت: در رمانس -که به معنی عاشقانه و دلخواه است- بیشتر از قالب ادبی شعر استفاده می گردد که ظرافت بیشتری دارد و فرهیختگی زبانی و گزینش دقیق کلمات در آن مشهودتر است. رمانس را می توان در ادبیات تعلیمی، حماسی و غنایی و در آثار امثال رودکی، ناصرخسرو و غیره جست. در این دوره انسان دیگر نیمه خدا نیست؛ ولی شخصیت اصلی داستان وجهه ای خاص و متفاوت دارد که اساس داستان بر مبنای آن شکل گرفته است و به نوعی می توان عنوان ادبیات شوالیه گری را به آن داد. در ادبیات رمانس عمر و نیز سفرهای طولانی را نداریم و موضوعات اصلی آتن شامل عشق، ثروت، نیکی، بدی و ناکامی های بشر است.
وی اضافه نمود: حلقه چهارم که در پی حوادث نو دنیا و افزایش ترجمه و آشنایی با غرب شکل گرفت، شامل دوران خلق رمان های چالش انگیز است. بعلاوه در این دوره با سفرنامه نویسی های تاریخی و ساده شدن زبان نگارش روبه رو شدیم. می توان گفت سال 1300 و شکل گیری یکی بود یکی نبود جمال زاده و نیز شعر نیمایی آغازگر این حلقه اصلی ادبی بود که در پی آن حلقه های ادبی معاصر نیز به تدریج شکل گرفتند.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران