آرزویم عظیم است، پرچمم سفید و پیامم صلح جهانی
به گزارش مجله هدیه، می خواهم یوسف پیغام آور صلح و دوستی باشم، آرزویم عظیم است،پرچمم سفید و پیغامم صلح جهانی .
می خواهم یوسف پیغام آور صلح و دوستی باشم، آرزویم عظیم است،پرچمم سفید و پیغامم صلح دنیای .
این گفته مرد هنرمندی از دیار گرما و شرجی ، هرمزگان است . یوسف جلال زاده فرزند خلیج همواره فارس است و زاده بندرعباس. این جوان 39 ساله خالق پروژه کاراکتری عکاسی مرد هزار چهره با پیغام صلح و دوستی است که پروژه اش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ثبت رسیده است.
در حال حاضر وی حدود 600 شخصیت با چهره های گوناگون از خودش دارد و 50 اثر در معرض دید عموم قرار داده است .از عکس بچه گرفته تا پیرمرد از زن گرفته تا مرد از کرد گرفته تا لر و ... جسارت او در پرداختن به موضوعات روز وتجربه کردن تیپ های شناخته شده جامعه یکی از مهمترین ویژگی های اوست. این حرکت از سوی یوسف جلال زاده او را به یکی از متفاوت ترین اعضای شبکه های اجتماعی در دنیای مجازی تبدیل نموده که حداقل می توان گفت او یکی از افراد شاخص برای ایران به شمار میرود. نمایشگاه های زیادی در داخل و خارج از کشور برپا نموده است. اولین نمایشگاه هم در جزیره قشم برگزار گردید نه به این خاطر که خودش جنوبی است بلکه به این دلیل که ناخداهایش برترین سفیران صلح در ایران هستند. او میخواهد این نمایشگاه را تا سازمان ملل پیش ببرد اما حدود دو سالی است که به دلیل شیوع کرونا، این نمایشگاه ها را تعطیل و به بعد از حذف این ویروس منحوس موکول نموده است.
به امید آن روزی نام جنگ از فکر و زبان بشر حذف شود.
شاید فکر می کنید وقتی از مرد هزار چهره حرف می زنیم پای یک قاتل یا یک جانی درجه یک و یک قاچاقچی انسان در میان باشد اما این چهره هزار رنگ ، یکی از معصوم ترین و خوش قلب ترین آدم هایی است که ممکن است با او روبرو شوید. صحبت از یک عکاسی است که به میزان تمام آدم هایی که از آنها عکس گرفته از خودش در قالب انسانهای دیگر عکس گرفته است . یوسف جلال زاده جوانی است که رویاهایش را ثبت و تا بی نهایت تکثیر کند. اگر بگویم هزار چهره ، هزار هم می تواند نقطه پایانی داشته باشد اما اگر او را هزار و یک چهره بنامم(به قول بورخس که درباره هزار و یک شب می گوید هزار نشانه بی نشانه بی نهایت بوده و یک هم در پی آن آمده تا بی نهایت و یک شب باشد) رسیدن به جاودانگی را برای او خواسته ایم.این هنرمند هرمزگانی در حال بازسازی از چهر ه های اقوام ایرانی و ملیتهای مختلف دنیا است و در صدد است در این مورد نمایشگاه هایی با شعار صلح و دوستی بین ملتهایی دنیا برگزار کند .وی از این مجموعه هزار چهره می گوید:
شما تصمیم دارید چه حرفی را با برپایی نمایشگاه های مختلف بیان کنید؟
یوسف جلال زاده هستم از سرزمین صلح و دوستی ایران، تصمیم دارم با برگزاری نمایشگاه از مجموعه مرد هزارچهره، یک روح بودن آدمها را در زیر پرچم سفید صلح معنا دار کنم که انسانیت در دائرالمعارف حقوق بشری با برجسته ترین خطوط در هاله ای از صلح و صفا و دوستی معنا می پذیرد، قصد من یادآوری آدم ها وانسانیت آنها فارغ از هرگونه نژاد، جنسیت و قومیت است. در حقیقت این آثار کارکترهایی هستند که در فکر و تفکر آدم ها وجود دارند، نشان دهنده این است که انسان برترین مخلوقات است و این برترین بودن هیچ ربطی به موقعیت اجتماعی و جغرافیایی و سیاسی و فرهنگی ندارد ، همه با هم برابر و برادرند و از یک نقطه می آیند.خلاصه اینکه نیت من از این عکس ها ، یادآوری صلح و دوستی است برای تمام مردم.به امید آن روزی که شرکت های سلاح جنگی تبدیل به موزه شود و نام جنگ از فکر و زبان بشر حذف شود.
چه موضوعی در کاراکترهای شما نمایان است؟
بارها شنیده و خوانده ایم که می گویند انسان از سایر موجودات برتر است ،مگر نه این است که خالق ما انسانها، پروردگار و پدر و مادر همه ما حضرت آدم و حوا است و انسانها مانند هم هستند پس دلیل این همه تضاد و تنازع در بین آحاد بشر ریشه در کدام اصل دارد.با این حال این پرسش مطرح است که چرا عده ای از این اشرف مخلوقات کمر به کشتار هم بسته اند و سبب جنگ و خونریزی و جدال و سرکشی شده اند.با این نمایشگاه و ارایه یک شخصیت ثابت ، اما با گریم های گوناگون در قومیت و ملت و مشاغل و صندلی های متفاوت این موضوع را یادآور شوم که تمام آدم ها یکی هستند و فقط مکان و زمان است که ما انسانهای متفاوتی می سازد، کاراکترها همه این عکس ها خودم هستم که با گریم و لباس های متفاوت در تصویر عکسم ثبت شده است
این حرکت از کجا به فکر شما جرقه زد؟
شروع مجموعه مرد هزار چهره به سال 87 با شخصیت پزشک هندی بر می شود. این را باید بگویم که شخصیت ها و چگونگی پرداختن به آنها از قبل در فکرم بود که نخستین شخصیت به دلیل اینکه نزدیک به محل کارم بود و برخورد زیادی با آن داشتم ساخته و پرتره آن گرفته شد.از سال 87 با شخصیت پزشک مجموعه مرد هزارچهره شروع کردم ، من در عکاسی کار می کردم که طبقه های بالای آن مطب پزشکان بود از آنجا که می خواستم حس خوب بگیرم با یاری وحید پسر نگهبان ساختمان روپوش یکی از پزشکان برای چند ساعت امانت گرفتم و آن شخصیت خیالی فکرم که شب ها درگیرم نموده بود رو به تصویر واقعی در بیاورم و این بود شروع حرکت فکری و تخیلات درونی من.
از خودتان و اتفاقات درونی تان بیشتر بگویید
به خاطر بیماری مادر شب های پر تلاطم و پر هیجانی داشتم از جوانی که شب های که با ترس و لرز به خواب می رفت انگار قصه قابوس های شبانه ام مرا به یک جهتی راهنمایی می کرد که شخصیت های مختلف و متفاوتی آنجا بودند که تمام آرامشم به هم می ریخت در این داستان طولانی و نا تمام شدنی، من بودم و جنگ و آدمهای که می خواستند از جنگ فرار نمایند. برای من اینقدر واقعی بود که تمام روز چهره های جلوی چشمم می آمدند. از آنجایی که در عکاسی پسر دایی ام کار می کردم و دسترسی به دوربین و مکان عکس دریافت داشتم تصمیم گرفتم خودم را در قالب شخصیت ها قرار دهم از آنجا بود که هر روز چندین شخصیت ثبت می کردم بدون اینکه فکر کنم با این شخصیت ها چکار کنم برخی از دوستان که باورم نموده بودند پیشنهاداتی می دادند مثلا رکورد ثبت گینس بزنم ولی هیچ کدام از پیشنهادات مرا آرام نمی کرد تا اینکه برای مسافرت بلیط قطار گرفتم و آن شب روی تخت قطار ناگهان این متن میخواهم یوسف پیغام آور صلح و دوستی باشم سر زبانم آمد و چندین بار تکرار کردم و این جوابی بود که دنبالش می گشتم
و در اینجا شما تصمیم گرفتید نمایشگاه برگزار کنید؟
بله ،از آن به بعد تصمیم جدی گرفتم تا شخصیت های بیشتر و جدی تری خلق و ثبت کنم و برای نمایش و رساندن پیغام صلح نمایشگاه برگزار کنم ، با مطالعه تاریخ ایران به این نکته پی بردم که ایران در طول تاریخ همواره سفیران صلح و دوستی بوده اند برای همین تصمیم گرفتم که از بازرگانان که نخستین این سفیران بودند شروع کنم اولین نمایشگاهم را در جزیره زیبای قشم و در کنار دریای خلیج فارس برگزار کردم به این نیت که دریای پارس جهت رفت و آمد ناخداهای و بازرگانان بود که همچون سفیر صلح پیغام رسان به دنیا بودند، بعد از قشم برای انرژی دریافت از مردم ایران نمایشگاهم را در بندرعباس، مشهد، اصفهان، کرمان، بندر کنگ، برگزار کردم که درهمین جهت مورد استقبال یونسکو نهاده شد و در سال 1395 در کاخ سعدآباد با همکاری یونسکو و مدیریت کاخ سعدآباد برگزار کردم که مورد استقبال مردم ، سفارت خانه های خارجی و نمایندگان مجلس وطن نهاده شد.
آقای جلال زاده رویای عظیم تری در سر دارد، رویای دنیای شدن پروژه اش. چه کارهای دراین رابطه انجام داده اید؟
تا کنون دو نمایشگاه در کشور ترکیه برگزار کردم با همکاری سفارت و کنسولگری ایران در شهر طرابوزان و آنکارا با استقبال مردم و تقاضای آنها برای سومین نمایشگاه در شهر استانبول بودم که کرونای ناشناخته آمد و دنیا رو در قرنطینه خانگی قرار داد. ارائه این مجموعه و برپایی نمایشگاه در سازمان ملل که تمامی دنیا در آن نمایندگانی دارند و بسیاری از تصمیمات در آن گرفته می شود عظیمترین هدف من در راه ارائه آثار و رساندن پیغام صلح و دوستی است. علاوه بر توسعه فعالیت های نمایشگاهی در تور ملی، ایده برپایی نمایشگاه در کشورهای اوکراین، پاریس ، سوئد و...مد نظر است که درصورت حمایت مسوولان برنامه تشکیل نمایشگاه در چند کشورآسیایی و اروپایی را با همان شعار صلح و دوستی برای همه دنیایان در تقویم اجرایی امسال بعد از اتمام کرونا را دارم.
از استقبال مردم ترکیه به نمایشگاه چطوری توصیف می کنید؟
بازدیدنمایندگان معمولا پس از متوجه شدن هدف من به اسم یک ایرانی که دلم می خواهد با هنر عکاسی پیغام آور صلح و دوستی در دنیا باشم دیدگاهشان نسبت به تک تک آثار عمیق تر می شود و احساس رضایتمندی را می توان از نگاه آنها حس کرد.
این نمایشگاه در تمام استانهای کشورمان برگزار نموده اید ؟
عظیمترین برنامه ام این است که در تمامی ایران بتوانم با برپایی نمایشگاه پیغام خود را به همه مردم این سرزمین برسانم البته در راه رسیدن به این جهت مسائل زیادی مانند هزینه های هنگفت برپایی نمایشگاه پیش رویم بود که باعث شده تا به حال فرایند برپایی نمایشگاه در شهرهای مختلف با کندی پیش برود .هرمزگان یک استان فرهنگی است، استانی پر از هنر اصیل و بومی، هنرمندان زیادی در استان مشغول فعالیت هستند که تمام هزینه های خود را از جیب پرداخت می نمایند و اتفاقا بسیار پیروز عمل نموده اند اما با جدیت اعتقاد دارم که باید حمایت و یاری وجود داشته باشد چون هر افتخاری که از سوی این هنرمندان کسب شود در وهله نخست برای استان و به نام هرمزگان است.
و سخن آخر ؟
تخیلات، آرزوها و دغدغه های فکری ام که از روزهای شروعین نوجوانی تا به امروز همراهم بوده است را برای آرامش درون خودم به تصویر کشیده ام. شخصیت هایی که در عین متفاوت بودنشان می خواهند بگویند ما همه یکی هستیم از یک نسل و از یک ریشه و به گفته سعدی شیرازی بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند.پرچم سفید نماد و نشانه من است که اعتقاد دارم رنگ سفید که در پرچم سه رنگ ایران هم آمده نشانه صلح و دوستی است جهت من در راه نشان دادن هدفم ادامه دارد در این جهت هر کس که بخواهد می تواند چه مادی و چه معنوی با من همراه شود. نخست خدا، مردم و رسانه ها تنها حامیان من در راه رسیدن به این هدف بودند و هستند با صبر ، حوصله و توکل بر خدای که مرا در این جهت حمایت و حرکت می دهد از درگاهش سلامتی و آرامش برای انسانیت و صلح و دوستی برای دنیا خواستارم به امید پرواز دوباره پرنده سفید صلح بر آسمان دنیا و برگزاری نمایشگاه مرد هزارچهره و بالا بردن پرچم سه رنگ ایران عزیز.
منبع: جام جم آنلاین